۱۳۸۸/۵/۵

بی‌هوش
لب‌گاز
جشم‌بسته
پابالا


لزج
لاخیس
توداغ

{عاشق اون لحظه‌ام که زبونمو از کست می‌گیرم و آبت کش می‌آد و ول نمی‌کنه}

آرد
پوست
رد
دست


درد
حال

زبون
یخ

با نخ
ببند
کیرمو به اونجات
اونجاتر
تر
خیس
لزج
لاخیس

هیچ نظری موجود نیست: